- <<
آخرین کاربران
نویسنده : متیکو اوان بازدید :59لیمیتر Frontierتاريخ ارسال:جمعه 11 فروردین 1396 ساعت: 2:10دیدگاه ها:نظرات(0)لیمیتر Frontier
که کمپانی D16 خالق آن است و به صورترایگان برای دانلود قرار داده شده است.
وی اس تی بسیار کاربردی به نظر منارزش امتحان کردن را دارد .
این لیمیتر دارای ابزارهایی نظیر
1-کنترل خروجی صدا به صورت اتوماتیک یعنی زمانی که صدا از آستانه
تعیین شده رد می شود طبیعتا کاهش حجم صوتی پیش می آید که
این الگوریتم باعث می شود صدا به لحاظ لول به حالت عادی قبل از
لیمیت باز گردد و پیک ها از بین بروند .
2-امکان تنظیم سرعت عمل Release با سه حالت Fast و Medium و Slow .
3-امکان تنظیم عملکرد لیمیتر بر روی استریو یعنی Left و Right
و یا حالت Mid برای محدوده صدا های Mid یا وسط
4-سافت کلیپ که به نظر من یکی از نقاط قوت این محصول است که قابلیت
فرم دادن به موج صوتی شما به منظور گرم تر کردن صدا و کاهش ایجاد
کلیپ شدن صدا در لول های بالا.نویسنده : متیکو اوان بازدید :73Virtual Mix Rackتاريخ ارسال:جمعه 11 فروردین 1396 ساعت: 2:03دیدگاه ها:نظرات(0)اخیرا کمپانی خوشنام Slate Digital که خود من هم یکی از طرفداران اون هستم
دو محصول جدید ، هر دو برای وی اس تی VMR یا Virtual Mix Rack
به بازار داده امروز قصد دارم درباره FG 116 Blue که از سری کمپرسورهای
FET هست با شما صحبت کنم.FG-116 Blue در دو مدل Vintage و Modern
شبیه سازی شده از روی کمپرسور 1176 Blue می باشد.
مدار 1 کمپرسور FG-116 Blue FET Vintage
مدار 1 فرکانس های میانی را جلوتر می آورد و به نسبت
FG 116 Black (که در اولین نسخه تا کنون VMR موجود است)
فرکانس های Low و High نرم تری دارد که می تواند برای وکال ،درام
، بیس و گیتار مناسب باشد خصوصا برای وکال هایی که می خواهید در میکس
حاضر تر و جلوتر به نظر برسند.نویسنده : متیکو اوان بازدید :110ساخت ملودی با ساز لیدتاريخ ارسال:جمعه 11 فروردین 1396 ساعت: 1:58دیدگاه ها:نظرات(0)ساخت ملودی با ساز لید
سازهای لید
ملودی لید معمولاً در آهنگ خود و با ساز لید نواخته میشود. انواع ساز لید بسیاری وجود دارد. انواع اصلی شامل اکوستیک، الکتریک و سینث شده است. لیدهای اکوستیک شامل گیتار، پیانو، فلوت، سهتار، ویولن، ساکسیفون، سازدهنی، صدا، چنگ، ترومپت، ویبرافون، و هر ساز تک ارکستر می تولیدکننده ملودی که به فکرتان میرسد می باشد.
برخی سازهای لید به طور طبیعی دارای معنای ضمنی ادبی بیواسطه ای هستند که میتوانید با بهرهبرداری از صدای اصلی، یا شکستن عامدانه آنها بخوبی از آن استفاده کنید. مثالهای واضح گیتار آکوستیک، فلوت، و چنگ با سبک محلی؛ ساکسیفون، ترومپتهای خفه شده (Muted) و ویبرافون با سبک جاز و بلوز؛ سهتار با معانی ضمنی موزیک شرقی، یا فلوت شاکوهاچی با پیوندهایش به موزیک مذهبی ژاپنی شینتو هستند.
لیدهای الکتریک شامل سازهایی مانند گیتار، ارگ، پیانو الکتریکی، و کلاوینت میشود. انتخاب از میان این سازها به دلیل تنوع هر ساز مانند گیتار جاز که دارای انواع قابل توجهی از صدا است تا یک لید گیتار الکتریک راک بسیار گوناگون است. چون گیتاری که استفاده میکنید احتمالاً از یک پچ (وصله) سینثسایزر یا سمپلر حاصل شده است، پچهایی نیز وجود دارد که هنگامی که از طریق افکتهای پدال در نظر گرفته میشوند شبیهسازی انواع گیتار را فراهم میکند. بطور مشابه، در میان کیبوردها، پیانو الکتریکی رودز (Rhodes) دارای صدای منحصربهفرد و بالایی است که آن را از ورلیتزر (Wurlitzer) جدا میکند.
لیدهای سینثشده بسیار و متنوع هستند و با انواع مختلفی عرضه شدهاند که بسیاری از آنها به سبکهای خاصی پیوند دارند. لیدهای بسیار اپیک ترنس مثال خوبی است، همینطور سین-ویو لید (Sine-Wave Lead) که در هیپ-هاپ بسیار محبوب است. در نتیجه انتخاب یک پچ سینث لید ربط بسیار زیادی به سبکی دارد که میخواهید برای لیدی که در ذهنتان است بشنوید. در این زمینه بسیار مهم است که بتوانید صدای خاصی را در ذهنتان بشنوید تا با اضافه کردن افکتهای لازم، دقیقاً همان صدا را بسازید.
در حالت ایدهئال، یک صدای سینث لید مناسب لازم است حضور کافی داشته باشد تا در ترکیب جای گیرد (presense/فرکانسهای بالا). به همین دلیل اغلب همراه با مقدار زیادی ریورب با دیلی استریو پردازش میشود تا پُری (Fullness) مورد نیاز آن را داشته باشد. بیشتر پچهای سینث لید، مونوفونیک (یک صوتی) هستند – یعنی فقط میتوانند یک نت در زمان را تولید کنند. این کیفیتی مطلوب است چون صدایی واضح و بندبند تولید میکند چون همینکه نت دیگری اجرا میشود، سیگنال قطع شدن را به نت قبلی ارسال میکند و از همپوشانی صداها جلوگیری میکند. همچنین استفاده بیانی از سُرِش (portamento) را ممکن میسازد که در آن نتها به تدریج بر روی یکدیگر میلغزند.
هنگام نوشتن یک لید، کیفیت بیانی که به آن میدهید نیازمند دقت بسیار است. در موسیقی کلاسیک، قطعه ی موسیقی در حال پخش وجود دارد و اجراکنندهای که آن را مینوازد. کار اجراکننده زنده کردن موسیقی است، بخشیدن کیفیت اختصاصی و بیان شخصی به موسیقی. نوشتن لیدها با استفاده از سینثسایزر دقیقاً به همان شکل است. نتهایی توسط سینثسایزر تحریک میشوند که ملودی را تولید میکنند. سپس حالتهای بیانی به آنها از طریق کنترل پارامترهای مختلف توسط شما به صدای سینث شده داده میشود. کیفیت سُرِش که پیشتر اشاره شد، معمولاً یک ویژگی قوی یک لید بیانی خوب است چون نوعی از حالت بیانی استفاده شده توسط نوازنده لید زنده را شبیهسازی میکند. بیشتر سینثسایزرها دارای کنترلی هستند که آنها را قادر میسازد درجه سُرِش استفاده شده را تعیین کنند.
پیچ اسلاید (Pitch-Slide) ویژگی دیگری است که به این دسته تعلق دارد. نوازندگان لید زنده معمولاً از پیچ بِند ها (Pitch Bend) به عنوان یک حرکت بیانی استفاده میکنند. بیان دیگری که بر روی یک لید میتواند صورت بگیرد ویبراتو است. ویبراتو نوسانات جزئی پیچ بر روی نت است که معلول روش نواختن اجراکننده است. این افکت معمولاً از طریق دستکاری LFO – فرکانس پایین اوسیلاتور سینث – به دست میآید.
از طریق استفاده از ویژگیهایی مانند سُرِش (پورتامنتو)، ویبراتو، و پیچ اسلاید، میتوان زندگی و بیان را به یک ملودی دمید. هرچه باشد ملودی اصلی صدای لید است و به عنوان یک لید نیازمند بیان بالایی است. پس هنگامی که یک پچ سینث لید را بارگذاری میکنید، تمامی انواع کنترلهایی را امتحان کنید که سینثسایزر بر روی خود دارد. اینها ابزارهایی هستند که باید با آنها یک بازگردان بیانی از لید ملودیکتان بسازید. با دستکاری این کنترلها میتوانید کیفیتهای بیانی جالبی به لیدتان ببخشید، به شکلی که به نظر برسد این خود لید است که در واقع صحبت میکند یا آواز میخواند.
ملودی
هر سازی که برای لید انتخاب میکنید برای نواختن یک ملودی نیز به کار خواهد رفت. ملودی همیشه نشان دهنده روحیه واقعی موسیقی در کل دنیا است. تمامی فرهنگها و مردمان دنیا عشقی ذاتی به آنچه که یک ملودی خوب میدانند دارند، و این اصلاً عجیب نیست. چیزی در ملودی هست که میتواند عمیقاً ما را به هیجان بیاورد و عواطفی را در درونمان زنده کند که بسیار قدرتمند اند، شادی، اندوه، غم، امید، افسردگی – همه احساساتی که میتوانیم به عنوان انسان درک کنیم از طریق ملودی فعال میشوند. از این نظر ملودی نشاندهنده نیروی واقعی حیات موسیقی است، عنصر مشترکی که تمامی انواع مختلف موسیقی دنیا را – در زمان حال و هر عصر و دورهای – به هم پیوند میدهد. به هیچ وجه نمیتوان منکر این موضوع شد که ملودی نیرویی بسیار قدرتمند است.
در نتیجه مهمترین ویژگی یک خط لید مناسب این است که به ملودی نیاز دارد – یعنی لازم است خصوصیات قابل تشخیص یک ملودی را داشته باشد. این موضوع به نظر بدیهی میرسد اما برای اینکه قادر باشید خطوط ملودیک با درجه ای از هنر و مهارت ایجاد کنید باید نخست درک مناسبی از آنچه حقیقتاً یک ملودی خوب را میسازد پیدا کنید.
خصوصیت اصلی ملودی این است که خطی است که از طریق توالی نتها یا تنهای موسیقی ایجاد شده است. ملودی به عنوان یک خط، دارای هویت مجزای خود از مجموعه ساده نتهایی است که از آنها ساخته شده است. این هویت آن چیزی است که به ملودی افسون و جادویش را میدهد و خصوصیتی است که میتوانیم با آن ملودی را تشخیص داده و به خاطر بسپاریم. همچنین چیزی است که به ما اجازه میدهد بین ملودی خوب و بد تفاوت قائل شویم. ملودی خوب در خود چیزی دارد که ما را جذب میکند – دارای جلا، ساخت ماهرانه است و هر نت بخشی ضروری در آن ایفا میکند. حالا بیایید نگاهی به برخی از ویژگیهایی بیندازیم که به ملودی ها این مشخصه را میدهند.
نویسنده : متیکو اوان بازدید :67تفاوت هدفون با اسپیکرتاريخ ارسال:جمعه 11 فروردین 1396 ساعت: 1:44دیدگاه ها:نظرات(0)تفاوت هدفون با اسپیکر
برای همه ما پیش میاید که ناگزیر از استفاده از هدفون به جای بلند گو به عنوان ابزار شنود ( Monitoring ) صوتی باشیم.دلایلی متفاوت ممکن است سبب این ترجیح باشند.هدفون امکان استفاده شخصی بدون ایجاد ناراحتی برای دیگران را فراهم میکند ، پاسخ صوتی بلندگو ها تحت تاثیر اتاقی که در آن قرار گرفته باشند می باشد.در صورتی که هدفون مستقل از اتاق است.هدفون قابل حمل است و میتوان آن را به عنوان مرجع صوتی هنگامی که به بلندگو های دیگران اعتمادی نیست و یا اصلا امکان استفاده از بلندگو وجود ندارد به همراه برد.بهای هدفون با کیفیت عالی بسیار کمتر از یک جفت بلندگوی با کیفیت مشابه است و در مواردی که اتاق ضبط و فرمان یکی است استفاده از بلندگو وقتی که میکروفون روشن باشد غیر ممکن خواهد بود. اکنون پرسش این است که آیا میتوان از هدفون به جای بلندگو استفاده کرد؟
در واقع رفتار صوتی هدفون با بلندگو تفاوت زیادی دارد و از آنجایی که بخش بسیار بیشتر موسیقی ضبط شده، برای پخش توسط بلندگو تنظیم شده است استفاده از هدفون پاسخ متفاوتی را به دنبال خواهد داشت:
اسپیکر مانیتورهای حرفه ای استریو معمولا دارای ۲ یا ۳ درایو می باشند . درایو کوچکتر توئیتر نام دارد و مسئول پخش فرکانسهای بالاتر است. درایو میانی فرکانس های Mid و درایو بزرگتر (ووفر) فرکانس های بپ را پخش می کنند . سیستمی به نام Crossover مسئولیت تفکیک این فرکانس ها را به عهده دارد . اما در هدفون مانیتورهای استریو معمولا تمامی فرکانس های یک صوت توسط یک درایو پخش می شود.
در یک سیستم مونیتورینگ استریویی دو بلندگویی ، اصوات از بلندگوهای مقابل به هر دو گوش میرسند ( البته با نسبت های متفاوت ) گوش دور تر اصوات را از بلندگوی سمت مقابل با دامنه کمتر و تاخیر زمانی بیشتر دریافت میکند اگر به طور روشن تر توضیح دهیم یعنی اینکه در حالت استریو باید بلندگو ها درست در مقابل جلوی بدن با فاصله یکسانی از هم قرار بگیرد یعنی اینکه هم از نظر نصب در ارتفاعی یکسان با هم باشند و هم از نظر فاصله آن ها با بدن و فاصله شان با هم در نقطه یکسان قرار گرفته باشند. در این حالت به عنوان مثال گوش سمت چپ صدای بلندگویی که در سمت چپ ( روبروی آن ) قرار دارد را سریعتر دریافت میکند و گوش سمت راست صدای بلندگویی که در سمت راست قرار دارد را سریعتر دریافت میکند و همچنین صدای بلندگوی سمت راست دیرتر به گوش چپ و بلندگوی سمت چپ دیرتر به گوش راست میرسد همچنین بازتاب اصوات توسط دیوار ها و کف و سقف اتاق نیز همراه با اصوات اصلی به گوش میرسند.دیگر آنکه گوش دورتر در پشت سایه آکوستیکی سر قرار میگیرد و اصوات زیرتر بیشتر تحت تاثیر این سایه آکوستیکی هستند.در نتیجه پاسخ فرکانسی دو گوش متفاوت خواهد بود.بدین ترتیب گوش های ما از تحلیل نسبت به دامنه ها و تاخیر زمانی و تغییر فاز اصوات و تغییر فرکانسی، میتوانند موقعیت منابع صوتی ( چپ و راست ، جلو و عقب و بالا و پایین) را در فضای سه بعدی مجسم کنند. در صورتی که در مورد هدفون، هر گوش فقط توسط یک گوشی تغذیه می شود و بنابراین در عمل فقط اختلاف دامنه بین دو گوش میتواند موقعیت را مشخص کند و اختلاف فاز و پاسخ فرکانسی بین دو گوش و بازتاب های اتاق حذف خواهند شد. موقعیت فقط بین دو گوش روی یک خط راست در وسط سر از چپ به راست و بلعکس احساس می شود و موقعیت های جلو و عقب قابل تشخیص نخواهند بود موقعیت های چپ و راست هم مانند بلندگو نبوده و بزرگنمایی می شوند یعنی اصوات نسبت به بلندگو بیشتر متمایل به طرفین احساس می گردند.
تفاوت دیگر بین هدفون و بلندگو در تحلیل اصوات در مغز است. در بلندگو چون هر دو گوش منبع صوت را میشنوند مغز اطلاعات مربوط به هر دو گوش را با هم پردازش کرده و نوعی اثر هم پوشانی خاص به نام Stereo Masking توسط مغز اعمال میشود.در صورتی که در هدفون، مغز اطلاعات هر گوش را به طور مجزا تحلیل میکند و اثر هم پوشانی متفاوت خواهد بود در نتیجه بعضی از جزییات در صدا که توسط بلندگو ها شنیده نمیشوند در هدفون بزرگنمای میگردند. در مورد اصوات بم نیز وضع متفاوت است . اصوات بم نه فقط توسط پرده گوش بلکه توسط استخوان ها و بدن نیز احساس میشوند و بلندگو ها میتوانند تمامی سطح بدن را به ارتعاش در بیاورند در حالیکه هدفون ها فقط روی پرده گوش و کمی هم بر استخوان های جمجمه عمل میکنند و بنابراین پاسخ فرکانس بم هدفون با بلندگو متفاوت میباشد.
از آنجاییکه هدفون ها معمولا واپیچش دامنه کمتری نسبت به بلندگو ها دارند جزییات فرکانسهای میانی در هدفون ها بهتر از بلندگو های معمولی شنیده خواهد شد.دراین صورت میکسی که توسط هدفون تراز شده،ممکن است هنگام پخش توسط بلندگو فاقد جزییات فرکانس های میانی شنیده شود. همچنین برابر سازی (Equalization) و تنظیم مقدار واکنش (Reverb) و افکت های شبیه ساز محیطی توسط هدفون ممکن است به نتایج نامناسب برای پخش توسط بلندگو منجر گردد.واپیچش فازنیز با هدفون بسیار بهتر از بلندگو قابل تشخیص است زیرا بازتاب های صدا در اطاق که باعث عدم وضوح پاسخ حوزه زمانی در بلنگو ها و در نتیجه عدم وضوح رفتاری فازی میشود در شنود با هدفون وجود ندارد.
برابر سازی (Equalization) در بلندگو ها و هدفون ها ممکن است با هم متفاوت باشد. پاسخ فرکانسی هر منبع صدا در فضای باز (Free-Field) با فضای بسته (diffuse- Field) متفاوت است زیرا صرفنظر از تشکیل امواج ایستاده ، صدای تولید شده در فضای بسته حاصل مجموع صدای اصلی و بازتاب های متوالی از سطوح اتاق است که در اثر طی مسافت بسیار بیشتر به صدای اصلی در شرایط نا مساعد از نظر آکوستیک اتاق در شنود دقیق مشکل ساز میشوند. ( این بازتاب ها بار ها و بارها طول اتاق را طی میکنند)
بنا به دلایل مذکور ، شنود با هدفون نسبت به بلندگو کاملا متفاوت است و در موارد حساس و دقیق به عنوان مرجع صوتی برای ضبط و میکس صدا و موسیقی و ارزیابی صوتی ، باید به عنوان ابزار کمکی و نه اصلی مورد استفاده قرار گیرد مگر آنکه هدف، تولید صدا برای شنود با هدفون باشد.در هر صورت همواره استفاده از هدفون های با کیفیت عالی بشدت توصیه می شود.نویسنده : متیکو اوان بازدید :58ترجمه ای از مجله ی Soundonsound Sound adviceتاريخ ارسال:چهارشنبه 09 فروردین 1396 ساعت: 12:53دیدگاه ها:نظرات(0)ترجمه ای از مجله ی
Soundonsound
Sound advice
How can i warmup my recording without EQ
چگونه میتونم صدای ضبط شده رو بدون استفاده از اکولایزر گرمتر کنم
من بسیار تلاش كرده ام تا در ضبط این تركی كه هم اكنون درگیر آن هستم،صدای خوبی دریافت كنم.اما نتیجه صدایی دارای treble و جنسی سردی بوده است و حس آن بسیار شبیه به این است كه شما در عكاسی رزولوشن خود را زیاد كنید.یكی از دوستان به من پیشنهاد داد كه شاید بتوان با استفاده از كمپرسورها این صدا را پخته تر كرد یا شاید بتوان اصلا جنس صدای خواننده را عوض كرد،من میخواستم از شما در این مورد راهنمایی بگیرم.البته میدانم كه با EQ این كار شدنی است اما برایم جالب است كه بدانم آیا كمپرسور یا لیمیتر میتواند برای ما صدا را گرم تر و پخته تر كند یا خیر.من با logic كار میكنم و تمام ضبط ها شفاف،بدون دیسورت و خالی از صدای اضافی استمهندس صدا دیوید جانسون این گونه پاسخ میدهد:چندین راه برای پخته تر كردن صدا توسط كمپرسورها وجود دارد،گرچه هیچكدام از این ها به تاثیر گذاری EQ نخواهند بود،كمپرسورهای سریع (fast comperssion) شاید قادر باشند تا تیزی صدا را از بین ببرند و شما به صدایی نرم تر دست پیدا كنید.با فرض بر این كه نمیخواهید با كمپرس كردن به صدای اصلی خود دست بزنید،دو چالش پیش روی شما قرار دارد.اولی این كه شما نیاز دارید كمپرسوری تنظیم كنید كه تنها سر ضربهای صدا را مورد هدف قرار دهد و خیلی سریع هم باید این كار را بكند.پس شما نیاز به attack سریع دارید.نرم افزار logic واقعا دارای یك كمپرسور عالی است بدین جهت كه تصویر موج و تصویركمپرس شدن آن را به شما نشان میدهد و این نمایش گرافیكی میتواند خیلی به شما كمك كند.چالش دوم شما این است كه كمپرس را تا جایی ادامه بدهد كه بقیه اصوات تاثیر نگیرند،به این ترتیب پارامتر release بسیار مهم است از این نظر كه باید به اندازه ی كافی سریع باشد تا بتواند تا زمانی كه لبه های صدا وجود دارد آن را كمپرس كند و همچنین نباید زیاد كند باشد كه همه ی صدای ما مورد كوفتگی قرار گیرد.خودكار كردن (automating) پارامتر thershold شاید در مواقعی نیاز باشد كه مقدار dynamic range صدای شما بسیار وسیع است.همچنین گذاشتن فیلترهای high-pass در كمپرسورهایی كه به صورت side chain كار میكنند میتواند به شما كمك كند،به این دلیل كه معمولا در فركانس های بالا انرژی بیشتری وجود دارد،با این كار به كمپرسورد قانونی را اعمال میكنید به این صورت كه هر زمان در فركانس های بالا انرژی بیش از حد ازاد شد آن را كنترل كن.
راه دیگری نیز برای پخته تر كردن صدا وجود دارد و دقیقا مخالف راه قبل است.من این روش را برای صداهایی به كار میگیرم كه دارای sustain هستند،بدین صورت من از release سریع،threshold كم و ratio كم حول و حوش 1.2:1-1.5:1 استفاده میكنم،نكته ی اساسی در این جا میزان attack است كه بر اساس تجربه مشخص خواهد شد.attack در ایم مورد میتواند تمام زحمت های شما را به هدر دهد و شما sustian را از دست بدهید.
همچنین شما میتوانید از پردازش های چندگانه (parallel processing) به این جهت استفاده كنید كه پلاگین كمپرسور خود را در كانال send تغزیه كنید.سپس با استفاده از كمپرسور كانال Send را به شدت كمپرس كنید،نتیجه صدایی فقط با sustain خواهد بود كه میتواند با صدای اصلی میكس شود.نویسنده : متیکو اوان بازدید :50ترجمه ای از مجله ی Soundonsound magazin 2016تاريخ ارسال:چهارشنبه 09 فروردین 1396 ساعت: 12:46دیدگاه ها:نظرات(0)ترجمه ای از مجله ی
Soundonsound magazin 2016
مترجم : متیکو اوان
Do mixes benefit from low-pass filtering at mixdown
آیا میکس های خوب از فیلتر پایین گذر هنوز بهره می برند
من بسیار در مورد فیلترهای (hight pass (low cut. در مقالات مختلف مطالعه كرده ام،اما در مورد فیلترهای high cut در این زمینه آنچنان اشاراتی نشده بود.سوال من این است كه ایا با استفاده از high cut میكس ما بهتر خواهد شد یا صدمه خواهد دید،به طور مثال آیا آسان تر نخواهد بود اگر بخواهیم صدا air را از صدای خواننده خارج كنیم در حالی كه high cut استفاده میكنیم؟
Mike senior پاسخ میدهد:به ویژه در استدیوهای كوچك كه در آنها فركانس low دروغین وجود دارد،میتوان گفت low cut راهی بسیار سیستماتیكی است كه كمی از مشكل خود كم كنیم،با این حال high cut ها مزیت كمتری دارند به این دلیل كه اكثر سازها در mix در فركانس های بالا،دارای هارمونی و نویز هستند و دارای صدای اصلی نیستند
برای جلوگیری از همپوشانی فركانس های دیگر سازها با یكدیگر من peak ها و shelv ها را پیدا میكنم،بله؛ در تئوری شما میتوانید صدای خواننده ی اصلی خود را كمی high cut كنید تا صدای هوا خارج شود و سپس صداها را با یكدیگر بالانس كنید ولی همچنین مجبور خواهید بود تا زمانی كه خواننده دست به خواندن نزده،میكس بقیه سازها درست عمل كنند.با این حال هیچ ایرادی در استفاده از فیلترهایhigh cut نیست اگر واقعا میخواهید فركانس های high را از بین ببرید تا به صدا و بالانسی بهتر در میكس برسید.
من اغلب این كار را در مورد سازهایی كه با amp كار میكنند انجام میدهم،مخصوصا گیتار الكتریك
به این دلیل كه از نویز های ناخواسته در دو اكتاو بالایی این ساز جلوگیری كنم،اما باید بسیار در این كار محتاط باشید و دقیق عمل كنید چرا كه خراب كردن كار با فیلترhigh cut بسیار راحت است و اگر دقیق انجام نشود روی میكس كلی شما تاثیر بدی خواهد گذاشتنویسنده : متیکو اوان بازدید :44شروع کلاسهای آموزشی خصوصی و نیمه خصوصیتاريخ ارسال:چهارشنبه 09 فروردین 1396 ساعت: 11:59دیدگاه ها:نظرات(0)شروع کلاسهای آموزشی
خصوصی و نیمه خصوصی
تنظیم , آهنگسازی با نرم افزار ,صدابرداری از مبتدی تا پیشرفته
میکس حرفه ای , مسترینگ و نهایی سازی
جهت شرکت در کلاس ها با شماره
02144744520
09125279247
خدمات استودیو مترکورد
ساخت و تهیه ملودی , آهنگسازی , تنظیم , رکورد , میکس و مسترینگ
تهیه آلبوم در سبکهای پاپ , راک , متال, رپ و هیپ هاپ
رپ راک , رپ متال , نیو ایج , دنس و ترنس و آر اند بی
ساخت و رکورد کتابهای صوتی با همراهی بهترین خوانشگرها
و دوبلورهای خوش صدای صدا و سیما و سینما
ساخت تیزر و پیامهای بازرگانی , تدوین صدا , تدوین کلیپ
صدابرداری فیلم و تئاتر و کنسرت , ساخت موسیقی فیلم
با ارائه ی نمونه کار و سابقه دریافت جایزه
جهت بهره مندی از خدمات ما با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید
02144744520
09125279247آمار
آمار مطالب
کل مطالب : 354
کل نظرات : 3
آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 3
آمار بازدید
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 79
ورودی امروز گوگل : 1
ورودی گوگل دیروز : 12
آي پي امروز : 5
آي پي ديروز : 41
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 1,289
بازدید سال : 7,480
بازدید کلی : 85,041
اطلاعات شما
آی پی : 3.143.214.56
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403
ورود کاربران
عضويت سريع